با تشکر از سرزمين آفتابی هاله عزيز
.
ارسال شده توسط Tila در پنجشنبه, آذر ۰۵, ۱۳۸۳ 0 نظرات
تمامی بنگاه های خبری آمريکا از جان کری حمايت کردند٬ تمامی بنگاهای مهم خبری آمريکا از آن يهوديان صهيونیست است. اما جرجک من رای آورد بنابراين نتيجه می گيريم صهيونيست هيچ غلطی نميتواند بکند. صلوات
از ديروز که بنده (ص) اعلام فرمودم من از جرجک حمايت می کنم روی مسنجر و ای ميل کلی فواحش اعم از ناموسی و بی ناموس گرفتم؟!
بنده نه آمريکايی هستم ٬نه دارای پاسپورت کيثٍف و اخق اين جهان خوار.خوب به من چه خونم را کيثف کنم. فقط اين خارک من دارای پاسپورت آمريکايی می باشد و به اين جرجک خائن هم رای داده اصلا چرا نميريد بريزيد سر آن بهش فواحش بديد حالا چون چشماش آبی نميشه؟! چرا گير داديد به من؟!
نميخواستم ديگه ادامه بدم ٬ اما مثل اين که بد جوری از فواحش يه جايم سوخته. البته سوختن داره ديگه!!نداره؟!
چه عرض کنم والله بنده اوصولا در خانواده دموکرات بزرگ شدم. خودم هم دموکرات هستم. هرچند نصف ديگر خاندان ما جمهوری خواه بودند و اين هميشه دعوا و آتش راه می انداخت.اما خب اين دفعه همون يک صدا در کمال بيسوادی؟ و بی دانشی؟ تگزاس گری؟ لات و لوتی به جرجک خائن لبيک گفتيم.
يکی ازمهمترين دلايلی که بنده ناچيز خداوند فکر کردم شايد اين جرجک بهتر است اين بود که برخلاف ايشون من هيچ عقلی در کری نديدم( خوب نديدم ديگه حالا چرا ميزنی) تا حالا بخواهم به اين جرجک ديوانه ترجيح بدم. اصولا از نظر من انتخاب بين ترس يا عقل نبود.
سياست کری از نظر من بسيار خام و نا پخته بود. اين که شما الان تو اين وضعيت بخواهيد ارتش را از عراق بيرون بکشيد بيرون. بگويد چرا سربازان ما در عراق کشته شوند از همه جای دنيا بياند برند سرباز بزارند تو عراق(از نظر شما جهانخوار ترانه نیست اين که بگويی گور پدر عراق چرا سربازان آمريکايی که خونشان قرمز تر هست کشته شوند٬ ما که آن نفت زپرتی را بلاخره ميخوريم چرا سر باز بذاريم و هزينه بدهيم). از نظر من يه کم وحشتناک به نظر ميايد الان دو تا کشور انگليس و آمريکا تو عراق ارتش دارند ٬ نميتوانند با همديگه کنار بياند ٬همين جوريش هم که تو عراق شور و بلوا هست اين کری نازنين بيايد اين سياست نپخته اش پياده کنه. ايران که تو دلش عروسی ميشه چه آتشی آن جا میسوزونه.
نکته بعدی اينکه کری نازنين ميفرمايند به ايران تکنولوژی فن آوری هسته ای می دهد.همين جوريش که تمام بودجه مملکت روی پروژه بمب اتم هست. چه ضعفی ميکنه ايران از اين وضع.اين دقيقا کاری که بيل کلينتونک نادان با کره شمالی کرد و يک ديوانه زنجيری را انداخت بغل گوش ژاپن و حالا گوشت دادن دست گربه شما بدو گربه هه بدو که جان من بيا گفتمان کنيم. اين دموکراتهای نازنين می خواهند يک بار ديگر اين تجربه را تکرار کنند. از نظر من آزموده را آموزدن خطاست.
ديگه فکر نکنم برکسی پوشيده باشد که پشت هر عمليات تروريستی که در دنيا انجام می شود يه جورای سايه شوم دولت ايران ديده ميشه حالا اين دولت تروريست بخواهد بمب اتم هم داشته باشه به نظر من ديگه بايد مهاجرت کرد به مريخ.
نکته بعدی مذهبی بودند جرجک نادان هست. تا جايی که من ميدونم اين کری خان هم همچين کم مذهبی نيست. بنده نادان هم که از بيخ و بن از مذهب گريزان هستم و از ته دل آروز می کنم روزی کره زمين به جايی برسد که ديگه در آن هيچ گونه٬ هيچ گونه مذهبی وجود نداشته باشه تا بلکه اين بهانه برای کشت و کشتار از دست مردم دنيا گرفته شود. به نظرم جهان بی مذهب جای بهتری برای زندگی هست.
نکته بعدی هم که میخوام بگويم اين هست که ما مسلمان جهان اگر در ماه مبارک رمضان يکی جلومون نون پينر هندوانه بخوره بهش می گيم چرا به ما توهين کرديد چرا به عقايد ما احترام نمی گذاريد؟!و...
اما مردم نادان آمريکا را که خوب همون ميدونند بيشتر از شصت و هفتاد درصدشون مذهبی دوآتشه هستند را به باد تمسخر می گيريم و زور زورگی می خواهيم بهشون رهبر غير مذهبی غالب کنيم.
همون جور که نميشه با جنگ به کشوری دموکراسی صادر فرمود همجوری هم نميشه به مردم مذهبی رهبر غير مذهبی قالب کرد.
اين اساس دموکراسی هست که رای اکثريت بر رای اقليت. حالا گاهی ميرسيم به جايی که ۵۱٪ مردم بر ۴۹٪ مردم حکومت می کنند . خب اين يک ايراد جديدی هست که اصولا به بحث دموکراسی وارد هست. اين اشکال از جرجک يا مردم نادان نيست که شکل اداره فعلی جهان اين اجازه را داده که اينها بتواند اين کار را انجام دهند.
حالا بايد چه کاری کرد؟! چه چيز جانشينی برای آن داريم. اميدوارم بعد از آن انقلاب خونين ۵۷ که مردم ايران جز به رفتن شاه خائن به چيزی ديگری رضايت ندادن بدون اينکه بدونند بعد رفتن آن خائن وطن فروش چی می خواهند.سيستم را عوض کردن و حالا بعد از ۲۶ سال به اين نتيجه رسيدند همين آخوندهای پی زوری بهتر از آن هست که آمريکا جهانخوار براشون با جنگ دموکراسی بياره همين جوری نيايند بگويند حالا اين سيستم حکومت آمريکا را عوض کنيم يا جاش فيدل کاسترو رو بذاريم که تا لحظه مرگ هم حاضر نيست قدرت را ترک کنه يا ملاهای نازنين که ما را صاف دارنن ميربرند بهشت برين.
در مورد ازدواج همجنسگرا هم آن دختر مقام معظم ديگ چنی هست که همجنسگراست نه مقام معظم کری آقای کری تا جايی که توانست از اين موضوع استفاده کردند وآخرش هم حاضر نشدند حتی يه کلمه به نفع همجنس گرا يان سخنی بگويد. فکر کنم ديگر اين رو می دونست که مردم آمريکا هم مردمی هستند مثلا همه جای دنيا هنوز نتوانستند با اين موضوع همجنس گرا ها کنار بياند و آکثريت شون همين جور هم که آمار نشون داد فعلا مخالف اين امر هستند.
يه چيزی که خيلی تو دلم مونده مدتها بگم اين که بابا والله به خدا آمريکا هم يه کشور هست توش پير هست کور هست کچل هست بيسواد هست باسواد هست. ما چرا اين قدر از اين کشور بدبخت توقع داريم. اگر تو دهات کوره يه آمريکايی به ما بربخور که ندونه ما پرشين حرف ميزنيم ايران درسته نه ايرن چنان بر می آشفيم که حالا بيا جمعش کن. بابا تو ايران گل بلبل خودمون که هم چيزش آمريکايی شده حتی هالووين پارتی داره و جشن ولينتاين هم مردم به زور ميدونن چند تا ايالت تو آمريکاست.خوبه به ما بگویند چه بيسواد؟!! حتی نميدونه آمريکا چند تا ايالت داره؟ يا همين زبان شيرين جاپنی خوبه که من مسخره کنم کسانی را که فکر می کنند زبان اين جا شين شون چان چينی هست. هر کس آن چيزی را که من بلد هستم بلد نيست بيسواد نيست. امام الاتيلا الاآزرون الاخوان المسلمين
نکته آخر اين بود که به نظر من دموکرات برای اين جهان فعلی که در هر گوشه و کنارش هر روز به دست مسلمانان بنيادگرا هزاران قتل و سر بريدن اتفاق می افتد. نمونه اش قتل فيلمساز هلندی يا گردن زدن جوان ژاپنی و هزاران ترور ديگر نميتوانه گزينه مناسبی باشه.يا اينکه شايد بگويد بد رفتاری با زندانيان گوانتامو و زندانيان ابوغريب که دستشون با خون هزاران نفر آلوده هست خيلی مهم تر از بريده شدن سر هزاران نفر به دست تروريست هاست.
خلاصه اينکه جنگ خيلی بده به شرطی که شروع نشده باشه حالا وسط جنگ کشتار يه دفعه فرمانده به نظر ش جنگ خيلی کار بد بيايد و ميدان را ترک کنه يا بخواد حالا بيايد به قول مقام معظم خندان خاتمی گفتمامان کنه نتيجه اش جز به کشته دادن خودش و افراد نيست. کاری که از کری بعيد به نظر نمیامد.
به نظر من کسی مثل هيتلر را نميشه با گفتمان از کار کنار گذشت با اين که جنگ بد هست اما در اين مورد چاره ديگری جز جنگ نيست.
من می گويم ما در جهان واقعی زندگی می کنيم نه در رويا و خواب خيال . اين که تمام رهبران دنيا اول و اول به فکر خودشون هستند نه به فکر مردم دنيا خب حرفی درش نيست. اين يک واقعیت هست که ما بايد ناچار باش زندگی کنم.
اين رو پروانه نازنينم به من فرستاد. خيلی ممنون پری جونم خيلی چسبيد.
ارسال شده توسط Tila در شنبه, آبان ۱۶, ۱۳۸۳ 0 نظرات