۲/۰۸/۱۳۸۴

نيوزيلند کشور زنان يا بهشت روی زمين

تصميم داشتيم يه جا را انتخاب کنيم که نه من و نه شوهرک قبلا درش نبوده باشیم و خاطره ای هم ازش نداشته باشیم. آنقدر بالا پایین کردیم تا بالاخره قرعه به نام نیوزیلند افتاد. من فکر کردم خیلی انتخاب خوبی هست مخصوصا بعد از فیلم LORD OF THE RINGS و دیدن مناظر خیلی قشنگ فکر کردیم انتخاب خوبی هست بخصوص که جای بسیار خوبی برای خوردن گوشت گوسفند واسه این شوهرک٬ لاغرک و شکمو عاشق دیوانه گوشت گوسفند هست.
مشکل اصلی فقط مدت زمان پرواز بسيار طولانی تا نيوزيلند بود و مخالفت خانواده ها با توجه به وضعيت من که اين زمان ميتواند برای من خطرناک باشد. اما من خودم فکر ميکردم ميتوانم از پس اين همه مدت پرواز بر بيايم.هی گشتيم مسيری را پيدا کنيم که کوتاه ترين زمان پرواز به نيوزيلند را داشته باشد. آخرش به اين نتيجه رسيديم که برگرديم و از شهر اوساکا بريم چون کوتاهترین زمان را داشت . يک روز هم در اوساکا استراحت داشته باشيم روز بعد پرواز کنيم. همين کار را هم کرديم.از اوساکا به CHRISTCHURCH نزدیک به ۱۳ ساعت پرواز بود. شوهرک گفت پرواز فرست کلاس بگيرم اما من خسيس بازيم آومده بود گفتم نه . کلی پول اضافه بدهيم مگه حالا قرار فرست کلاس برای ما چی کار کنند؟ که دو برابر بيشتر پول بدهيم. اما اين رو هم در گوشی به شما بگويم تا خودم مقصد به خود مدام تو دلم فحش دادم که چه غلطی کردم. تو پرواز AIR NEW ZEALAND صندلی ها آنقدر تنگ بود که آدم خفه میشد از گرسنگی هم مردم تا رسيديم. غذایی را که هواپیما میداد آنقدر بد مزه بود کهواقعا غیر قابل خوردن بود ودر مقدار بسیار کم . يک ساعت آخر پرواز فشار خونم پايين آمده بود و من شديدا مي لرزيدم. کارکنان هواپيما هم فقط به فرست کلاس سرويس ميدادن. توالت ها هم مدام اشغال بود ومن که هر ۵ دقيقه بايد ميرفتم دستشويی گشته شدم تا پرواز شسته رو زمين.
تو تمام مدت پرواز مدام بروشور میدادن که اگرميوه تازه یا غذا داريد حتما تو گمرگ بگويد که نگفتنش برايتان از ۲۰۰۰ دلار جريمه يا شش تا دوازه ماه زندانی داره يا چه ميدونم چی کارتون ميکنند .آخرش باز کارکنان هواپيما توضيح دادن ما چون بهتره ميوه و کشاورزی دنيا(؟؟!) را داريم تمام اقتصاد نيوزيلند روی کشاورزی آن هست و اگر شما میوه ای را وارد کنید ممکن هست داخل میوه حشرات ریز باشد و وارد کشور ما بشود و به کشاورزی ما آسیب بزند پس حتما خبر بدهید. (خب بابا خفه مون کردید).
رسیدم گمرگ یک سگ که چه عرض کنم یه غول آمد صاف نشسته بغل کیف من. من هم چشم غره برو خدا روزیت جای دیگه حواله کنه .آقا سگه ول کنه نبود. خلاصه خانمه سوال کرد میوه داری گفتم نه دوتا پرتقال داشتم تو هوا٬یما همون اول پرواز ریختم دور واسم درد سر نشه. یه بسته بسکویت دارم بدم این آقا سگه تو دلم آقا غوله بخوره دست از سر من برداره. با خنده گفت نه یه گود بوی به این سگ غول آساش گفت بهش يه چيز داد بخوره کلی نازش کرد که بوی را خوب تشخيص داده بود. رو بليط ما کلی امضا مهر زد تا از در گمرگ بيايم بيرون يه بيست بار ديگر تو تا چمدان فسقلی ما را که چند تا تکه لباس بیشتر توش نبود ريختن بيرون تا فهميدن ما واقعا ميوه خوراکی آج فیلی چیزی نداريم بعد گفتن بفرماييد.به اين ترتيب بود که ما وارد شهر CHRISTCHURCH شديم.
کشور نيوزيلند با جمعتی در حدود سه ميليون و هفت صد هزار نفر در قاره اقيانوسيه واقع شده و کشوری کم عرض و داراز می باشد. اين کشور دارای دو جزيره اصلی شمالی و جنوبی هست وصد البته هزاران جزیره فسقلی میباشدکه قسمت شمالی آن گرمتر و از قسمت جنوبی آن ميباشد. دقيقا برعکس کشور جاپن که شمال آن خيلی سرد و جنوب آن بسيار گرم هست. کشور مستقل و دارای نخست وزير زن و رئیس قوه قصائیه زن مي باشد. کلا اين کشور توسط زنان اداره ميشود تو تمام مدت سفر ما حتی یک مرد هم به ما سرویس نداد تمامی کارهای که داشتیم از راننده اتوبوس گرفته تا غیره توسط زنان انجام شد. انکاری زیاد مرد توش نبود. به قول اين شوهرک دقیقا عين ايران تمامی کشور توسط مردان اداره ميشود و فقط چند پست نه چندان کليدی مثل رياست سازمان حفظ محيط زيست را به زنان داده شده منتها تو نيوزيلند تمامی شغل های کليدی در درست زنان هست و فقط يه وزارت جهانگردی و توریست به این آقای پشمالو داده شده. حالا شوهرک میگه لابد زنان تو مبارزات انتخاباتشون میان میگویند قول میدن در صورت انتخاب شدن مشاغل بيشتری را به مردان واگذار خواهند کرد.خوب تا اين جا را داشته باشيد . چند تا عکس ببنيد تا بعد



رودخانه زيبا avon در وسط شهر



رودخانه avon در اول پاييز



شهر درشب



شهر پر از رنگ وسرشار از زندگی بود

هیچ نظری موجود نیست:

Lilypie 3rd Birthday Ticker