این که دو نفر می خواهند زندگی شون رو شروع کنند و احتیاج به کمک دارند و خانواده ها سعی می کنند یه سری لوازم زندگی رو در اختیار شون قرار بدهند باز باز قابل قبول هست. ( هر چند من برای خودم اصلا و ابدا نمی پذیریم)
اما من اصلا توجیه نیستم برای فلسفه سیسمونی. من نمی فهم کسی که قرار بچه دار بشه آیا اصلا نباید فکر کنه که آیا از لحاظ مالی می توانه زندگی فرد دیگری رو تامین کنه یا نه؟ آیا کسی که اینقدر مستقل میشه که میخواهد فرد دیگری و هم به وجود بیاره. باید باز هم از لحاظ مالی حمایت بشه؟
منهای تجملات عروسی که این روزها دیگه رفته تو خون ایرانی ها. دیگه واقها خنده داره که سر مقدار سیسمونی هم دعوا میشه. واقعا یعنی چی آخه؟
اگر شد یه چند تا عکس هم می گیرم میاریم. هر چند که با جوجو دیگه عکس گرفتن سخت شده. قلی هم که نیست تازه باشه هم نه عکس می گیره و نه حوصله اش رو داره.
حالا که قلی نیست یه چند تا غیبت هم ازش بکنم.
این شوهرک قل قلی من آخر امیدوار تا حالا نشده که بخواهیم یه کار انجام بدهم این دوساعت ختم قرآن نکنه که نه نمیشه. این جاش اشکال داره آن جاش ایراد داره.
آن روزی های که می رفتم دنبال شناسنامه جوجو نصف روزام تو ثبت احوال می گذشت نصف بعدش هم به سر و کله زدن با قلی. تمام مدت می گفت نه نمیشه. چرا پافشاری می کنه؟ من می دونم که درست نمیشه.
این آپارتمانی رو که الان داریم قراردادش یکساله هست. ولی ماخواهیم زودتر تخلیه اش کنیم.
هر چی بهش می گم بابا فوقش آن چیزی که ازمون گرفتن که معادل یک ماه اجاره هست بهمون نمی دهند. میگه نه؟ باید برای ماههای باقی مانده از قرارداد هم به صاحبخونه پول بدهیم.
با چه دردسری راضی اش کردم که زنگ بزنیم بپرسیم.
زنگ زدم به شرکتی که این کارها برای ما انجام میده میگه نه همون یک ماه اجاره دیگه بهتون پس نمیدند. جز این که شما بخواهید کسی رو پیدا کنید که خونه رو اجازه کنه.
هر کاری کردم قبول نکرد که نکرد میگه نه تو قرار داد ما ننوشته که کسی رو پیدا کنید پول رو بهتون بر می گردونیم. به هزار جور ترفند کردم تا راضی شده باز پرس و جو کنه.
حالا که قبول کرده رفتیم بنگاه قرارد داد خونه می بینم بیشتر از هفتاد درصد پول رو بر می داره تا بخواهد کسی رو پیدا کنه. از دوستانم شنیدم که میشه خودم با آگهی دادن کسی رو پیدا کنیم.
نزدیک یک هفته روش کار کردم تا قبول کرد که اد بزنیم برای خونه. تمام مدت گفت نه نمیشه کسی نمی یاد. اجاره این جا بالاست کسی پیدا نمیشه این جوری آن جوری.
یک ساعت از اد نگذشته بود ۵ تا تلفن شد. اولین نفر خونه رو پسندید قرارداد هم بسته شد. فقط با ده یورو.
وای به روزگارتون به قلی من بد بگید ها گفته باشم.
اما من اصلا توجیه نیستم برای فلسفه سیسمونی. من نمی فهم کسی که قرار بچه دار بشه آیا اصلا نباید فکر کنه که آیا از لحاظ مالی می توانه زندگی فرد دیگری رو تامین کنه یا نه؟ آیا کسی که اینقدر مستقل میشه که میخواهد فرد دیگری و هم به وجود بیاره. باید باز هم از لحاظ مالی حمایت بشه؟
منهای تجملات عروسی که این روزها دیگه رفته تو خون ایرانی ها. دیگه واقها خنده داره که سر مقدار سیسمونی هم دعوا میشه. واقعا یعنی چی آخه؟
===================
ن جوجو مو رو زدم زیر بغل ام فردا صبح دارم می رم دابلین تا چهارشنبه هم نیستم. بچه های خوبی باشید تا من برگردم.اگر شد یه چند تا عکس هم می گیرم میاریم. هر چند که با جوجو دیگه عکس گرفتن سخت شده. قلی هم که نیست تازه باشه هم نه عکس می گیره و نه حوصله اش رو داره.
حالا که قلی نیست یه چند تا غیبت هم ازش بکنم.
این شوهرک قل قلی من آخر امیدوار تا حالا نشده که بخواهیم یه کار انجام بدهم این دوساعت ختم قرآن نکنه که نه نمیشه. این جاش اشکال داره آن جاش ایراد داره.
آن روزی های که می رفتم دنبال شناسنامه جوجو نصف روزام تو ثبت احوال می گذشت نصف بعدش هم به سر و کله زدن با قلی. تمام مدت می گفت نه نمیشه. چرا پافشاری می کنه؟ من می دونم که درست نمیشه.
این آپارتمانی رو که الان داریم قراردادش یکساله هست. ولی ماخواهیم زودتر تخلیه اش کنیم.
هر چی بهش می گم بابا فوقش آن چیزی که ازمون گرفتن که معادل یک ماه اجاره هست بهمون نمی دهند. میگه نه؟ باید برای ماههای باقی مانده از قرارداد هم به صاحبخونه پول بدهیم.
با چه دردسری راضی اش کردم که زنگ بزنیم بپرسیم.
زنگ زدم به شرکتی که این کارها برای ما انجام میده میگه نه همون یک ماه اجاره دیگه بهتون پس نمیدند. جز این که شما بخواهید کسی رو پیدا کنید که خونه رو اجازه کنه.
هر کاری کردم قبول نکرد که نکرد میگه نه تو قرار داد ما ننوشته که کسی رو پیدا کنید پول رو بهتون بر می گردونیم. به هزار جور ترفند کردم تا راضی شده باز پرس و جو کنه.
حالا که قبول کرده رفتیم بنگاه قرارد داد خونه می بینم بیشتر از هفتاد درصد پول رو بر می داره تا بخواهد کسی رو پیدا کنه. از دوستانم شنیدم که میشه خودم با آگهی دادن کسی رو پیدا کنیم.
نزدیک یک هفته روش کار کردم تا قبول کرد که اد بزنیم برای خونه. تمام مدت گفت نه نمیشه کسی نمی یاد. اجاره این جا بالاست کسی پیدا نمیشه این جوری آن جوری.
یک ساعت از اد نگذشته بود ۵ تا تلفن شد. اولین نفر خونه رو پسندید قرارداد هم بسته شد. فقط با ده یورو.
وای به روزگارتون به قلی من بد بگید ها گفته باشم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر