۸/۱۹/۱۳۸۷

غرغرانه

یه سر دردی شدم که نگو و نپرس.الان نیم ساعت زنگ تمام کلیساهای شهر داره باهم میزنه. یه صر و صدا وحشتناکش از خواب پریدم داره از سر درد مغزم می اید تو دهنم.
لعنت به هر چی سرو وصدای بی موقعه!

خانواده ما عادت کرده تا نصف شب بیدار باشه روز تا لنگ ظهر بخوابه. از وقتی آمدیم آلمان این کلیساها خواب آروم رو از ما گرفتند. واقعا پدر ما رو در آورند.
یه نیم ساعت، بیست دقیقه ای ۵۰ دسی بل صدا رو ول می کنند تو آسمان دارند آهنگ می زنند مردم رو جلب کنند برنند کلیسا. تازه ما رو هم خفه کردند که ما مذهبی نیستم،آمریکایی ها کانادایی ها خر مذهبی هستیم. ما خیلی خوب مامانی هستیم.

خونه قبلی مون که دقیقا اتاق خوابش زیر ناقوس این کلیسایی بود عکسش آن بالا هست. واقعا وقتی شروع، می کرد به زنگ زدن تختمون به لرزه در می آمد. لامذهب ول کن هم نبود یه نیم ساعتی اعصاب و روان ما رو به هم می ریخت، تمام روزمون رو خراب می کرد.
روز یکشنبه ساعت هفت صبح شروع می کرد به زدن ناقوس بد قوارش. خدا رو شکر از آن خونه سر دوماه رفتیم وگرنه الان دیونه شده بودیم. این یکی خونمون با نزدیکترین کلیسا کلی فاصله داره اما باز صداش ناقوس ها اذیت کننده هست.

سر یه ساعتی یه دفعه همه کلیسا های شهر شروع می کنند به زدن تو تمام فضا به آهنگ اعصاب خورد کنی می پیچه که نگو و نپرس. جالب هست کسی هم اعتراضی نمی کنه.
از هر کسی می پرسم شما با این صدا مشکلی نداریدچنان با تعجب نگاهم می کنه!!
حالا شما هی تو ایران به پخش اذان ایراد بگیرید غر بزنید. خدا باز بابا آن ها رو بیامرزه که یه دو دقیقه اذان می گویند ول می کنند این ها بیست دقیقه کمتر ول کن ماجرا نیستند. تازه من یادم میاید تو ایران چقدر مردم اعتراض می کردند. این جا که اعتراض بکنی دوتا هم می زنند تو دهانت این یه جور فرهنگ هست اصلا مذهب نیست. والله ما نمیدونم این رو باور کنیم یا آن دم خروسشون رو.


ببینم پست قبلی برای کسی جز آورا جالب نبود؟ نه؟!








۱ نظر:

ناشناس گفت...

;)

Lilypie 3rd Birthday Ticker