بالاخره من وقتی پیدا کردم که این وبلاگ خاک گرفته رو آپ کنم.
اول سال نو با سیزده روز تاخیر مبارک. حالا که نحسی ا ش هم در رفته امیدوارم امسال سال خیلی خوبی برای همه مردم مخصوصا ایرانیان و مخصوص تر سال خوبتری برای ایرانیان خارج از ایران باشه.
قرار نبود من امسال واسه آمدن سال نو هیچ کاری بکنم. امسال واسه کریسمس هم هیچ کاری نکردم. چون داشتم بار وبنه رو جمع می کردم از لیسبون برگردم به آلمان.
وسط آن همه شلوغی و بستن چمدانها که البته دیگه برام خیلی راحت شده فقط سختی دور ریختن یه سری وسایل مخصوصا اسباب بازی های این دخترک خیلی کار سختی هست.ما ناچار هر چند وقت یکبار به این عمل دردناک تن میدهم. دعوا و کش مکش سر این که کدوم دالی ( عروسک ) میتوانه بیاید و کدومش باید دور ریخته شه و گریه ها و زاری دخترک که من این رو خیلی دوست دارم. آن یکی خیلی اسباب بازی مورد علاقه ی من هست.چرا شما ها نمیفهمیدید؟!!
توضیح دوباره و دوباره و قانع کردن دخترک که ما محدویت بار داریم تو اروپا نمی توانم همه چیز رو با خودمون ببریم،باز دوباره تو آلمان میخریم. کار سخت و دردناکی هست.
با همه این احوال من شب قبل از سال نو تازه ساعت هشت شب تصمیم گرفتم برای شب سال نو دوتا از دوستان پرتغالی مون برای شام سال نو دعوت کنم. تو پرتغال ایرانی خیلی کم هست،مردم خیلی با ایران و ایرانی ها آشنا نیستند. بیشتری تصورشون از ایران اعراب هستند.
بنابراین من با همه کمبود های موجود در عرض یه مدت خیلی کوتاه یه سفره هفت سین درست کردم. آن عکسی که بالاست.( همه چیزی که توانستم گیر بیارم از میدان چمدون های بسته و مواد موجود در لیسبون ).
برای شام هم که این یکی خیلی وقت برد ماهی پلو که تو دل ماهی اش رو با تمبر هندی گردو و سبزی و سیر پرکرده همراه با هویچ پلو تهیه کرده بودم که خیلی مقبول افتاد.
دوستانمون خیلی تشکر کردن و مداوم تاکید می کردن که شما خیلی برخلاف تصور ما از ایرانی ها بودید،طرز فکرتون و رفتارتون خیلی اروپایی هست.
تو این همه تعریف و تجحید یه دفعه رگ غیرت من حسابی قلنبه شد که ای بابا من اینقدر زحمت کشیدم به شما ثابت کنم،ماایرانی هستیم. شما گیر دادید می گوید:شما خیلی اروپایی هستید!! اتفاقا من خیلی ایرانی خالص هستم. آن چیزی که تو کله تو از ایرانی هاست غلط هست. ایرانی خالص منم. این حرف تو یه جوری توهین هست. خلاصه یه کم سر به سر شون گذاشتم به شوخی رد شد.
فرداش دوستمون می پرسید: من خیلی خواستم بهت احترام بزارم درک نمی کنم چرا میگویی:این یه جور توهین هست؟!گفتم : هوم!! حالا بزار بعدا بهت می گویم.
روز آخر دوستمون خیلی به من کمک کرد. برای تشکر برگشتم؛بهش گفتم:خیلی ممنونم ازت تو امروز اصلا پرتغالی رفتار نکردی. خیلی خیلی آمریکایی رفتار می کنی.عین یه آمریکایی هستی. یه دفعه برگشت گفت: مگه پرتغالی ها چشون هست؟! تازه من خیلی پرتغالی خالص هستم. هم قیافه ام هم رفتارم. گفتم: خیلی سخت نگیرباباجون میخواستم درک کنی که وقتی به من میگویی خیلی اروپایی هستم،من چه احساسی دارم. یه لبخندی زد و گفت آهان!!من هم برای اثبات ایرانیتم تو دلم گفتم آهان و کوفت !!
همه اینها نوشتم تا بهتون بگم که من احساس می کنم ما ایرانی های خارج از ایران مخصوصا خودم از این نوع نگاه و برخوردی که با ما تو خارچ از ایران میشه واقعا خسته شدیم.
نگاه کنید به استقبال ایرانی ها مخصوصا خارج از ایران به پیام تبریک سال نو بارک اوبا. چقدر همه خوشحال بودند که دنیا داره نظرش نسبت به ما عوض میشه. ما تروریست نیستم. ما مردمی با یه تمدن کهن و بسیار انسان دوست بی ازار و غیر وحشی هستیم.
به نظر همه این ها کاملا مشخص کننده این هست که ما چقدر خسته از جایگاه و موقیعت مون به عنوان ایرانی در خارج از ایران هستیم و چقدر با چنگ ودندان تلاش می کنم این جایگاه و این دیگاه منفی دنیا رو نسبت به خودمون رو عوض کنیم.
خدا لعنت کنه کسانی که ما رو تو این جایگاه در جهان قرار دادند.
کاش بی بی سی فارسی در مورد این موضوع تو برنامه نوبت شما یه بحثی بزاره. شاید جالب باشه بدونیم که آیا ایرانی های دیگه هم از جایگاه ایران در دنیا خسته اند؟!!ایا فکر میکنند واقعا جایگاه ایران تو دنیا همین هست که الان هست؟ یا باید تغییر کنه؟! چطور ؟!! ما ایران خارج از ایران باید چه کار کنیم که جای"اه تغییر کنه ؟!! و اینقدر دید منفی رومون نباشه؟!!اصولا با این دولت فخیمه ایران اصلا میشه کاری کرد؟!!
پروانه نازنین ام که در سکوت فرو رفتی مرسی که مثل همیشه مهربانانه به این خونه پر می کشیدی و با خود بوی گل و بهاری می آریی مرسی از نبریک سال نوت. برات بهترین ها رو آروز دارم نازنین ام در سال نو.
دختر همسایه عزیزم از تبریک سال نوت ممنونم برات سال خیلی خوبی آروز دارم.
آرمین عزیز و لوبیا نازنین مرسی از همه شما سال نو شما هم مبارک و ایام بکام.
۱/۱۴/۱۳۸۸
جایگاه ایران ما
ارسال شده توسط Tila در جمعه, فروردین ۱۴, ۱۳۸۸
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴ نظر:
وای شما لیزبون زندگی میکنید؟ من عاشق لیزبون هستم...من لندن زندگی میکنم. راستی اولین باری هست ک میام اینجا. من هم از این نگاه خارجی ها به ایرانیها خیلی دلم پره. اما چه میشه کرد ما اقلیت هستیم!
سلام .. کاملا درکت میکنم ... وقتی خیال میکنند عرب هستیم من میگویم از ندانستن هست اما وقتی آدم را غربی خطاب میکنند ... وای...
تيلا جان ديدم خونه را آب و جارو كشيدى . سال نو تو و خانواده مبارك . به همچنين هم خسته نباشى از جا به جايى. من هم گاهى خسته مى شوم بس كه بيست و چهار ساعت مى بايست براى بستگان همسرم سياه نمايى هاى رسانه هاى اينجا را ماله كشى كنم ; چاره اى نيست مگر معجزه آين وسط آتفاق بيفتد و روابط اينورى ها و آنطرفى ها ترميم شود .
گلامور عزیز من لیسبوا زندگی میکردم .حال با افسوس فراوان بایددیگه فعل گذشته رو به کارببرم میگم چه خوب شد یه ایرانی گفت عاشق لیزبون هست . بس که همه مردم تو ایران از خارج از ایران فقط تصور یه جای مشخص رو دارن همش هم بهم می گویند واییییییییییییی انجا هم جا بود تو رفتی!!!! دیگه عقده ای شدم مرسی گفتی از لیزبون خوشت می اید.ارمین عزیز من ترجیح می دم بهم بگویند عرب تا اروپایی این جوردلم کمتر میسوزه. ای راحله جونم آی گفتی ای گفتی .راستی سال نوت با مامان شدنت حسابی مبارک باشه کلی خوشحال شدموقتی خواندم اول فکر کرد نگنه اشتباه کرد رفتم پست های قبل رو خواندم دیدم یه مامان گل به جمعمون اضافه
شده خیلی مواظب خودت و نی نی باش. بوس برای خودت و نی نی
ارسال یک نظر