۱/۲۲/۱۳۸۸

شما چه می کنید

تا حالا فکر کردید اگر روزی بهتون خیانت شد چه کار خواهید کرد؟

تو این دنیا هیج چیز غیر ممکن نیست. هیچ وقت فکر کردید اگر زن یا شوهر یا پارتنر تون رو روزی در حین خیانت دستگیر کردید ان لحظه چه خواهید کرد؟!چه رفتار و برخوردی از خودتان نشان خواهید داد؟

من که حوصله گیس گیس کشی و ایضا حوصله گریه زاری کردن خودم رو ندارم. سرم رو میدازم پایین میرم درخواست طلاق می دهم. صد البته غمگین خواهم شد. ولی فکر نکنم از زور گریه زاری بخواهم خودم رونابود کنم.

شما چی ؟!شما چه برخوردی با این موضوع می کنید؟!



به دو دسته از دوستانم من هیچ وقت نتوانستم دلداری بدهم. دوستان عزدارم و دوستان غمگینی که تازه با موضوع خیانت شریک شون مواجه شدند.
برای عزدار ها که من خودم زودتر گریه ام می گیره حالا خود عزدار باید بیاید من رو دلداری بده. هیج کلمه ای تو آن لحظه تو مغزم پیدا نمیشه.
برای دوستان دغدار دسته دوم هم واقعا نمی دونم باید چه برخوردی بکنم؟!

بیشتر مواقعه فقط یه گوش هستم یا یه شونه برای گریه کردن.
ولی کاش می دونستم چه کار باید بکنم یا چی باید بگم؟
فکر می کنید کسی که بهش خیانت شده تو اون لحظه چی دوست داری بشنونه که آرام بشه؟!!

۲۱ نظر:

nasim گفت...

من معتقدم کسی که با من راضی نیست خوب بهتره با کسی باشه که باهاش راحت باشه و من باید از سر راهش کنار برم

ناشناس گفت...

منم با نسیم هم عقیده ام اگه واقعا طرفین اول زندگی توافق ندارن بهتره جداشن چون با امدن فرزند همه چیز بهم میریزه و پابند یک زندگی عذاب اور میشی درست مثل من با شروع بد عشق یکطرفه وندانم کاری خودم باید زندگی رو ادامه بدم ولی لذتی از همنشینی با همسرم نبرم چون دارای دو فرزند هستم.؟!

امیربلندیان گفت...

تیلای نازنینم چقدر حرف دارم برات ...چقدر خوبه که هستی...دیرآشنای من:)

امیربلندیان گفت...

یاد اون روزا ...هاله...پروین...پروانه ...نسرین...اسمائیل که :)< ...

Loobia گفت...

منم پا می شم می رم یکراست سی خودم. بی هیچ حرف و مشاجره ای.

ناشناس گفت...

Tila jan, man hamishe khanandeh nashenas oomadamo raftam! amma inbar natoonestam javabi nadam! manam ta ghabl az oon jaryan fekr mikardam behtarin kar gozashtano raftane AMMA hala mifahmam vaghean nist! maman va babaye man be ashegho mashooghi maroof boodan! amma dar peye yek eshtebah paye pedaram be khata raft! amma be avvalin kesi ke goft madaram bood! va baham oon ghaziyaro poshte sar gozashtan va faghat too man midoonam ghaziyaro va hatta pedaram ham nemidoone ke man midoonam! madaram mitonest bezare va bere vali moondo alan khodaro shokr rabetashoon 100 barabar behtar az ghable! va ye bohran bood! pas vaghean nemishe goft che bayad kard! zendegiha fargh dare ;)) xx

دختر همسایه گفت...

تیلا جان منم شبیه توام در این نوع مسائلی که گفتی ...وقتی ۱۷ سالم بود یکی از بهترین دوستام پدرش رو که خیلی دوست داشت از دست داد و من دیگه نتونستم باهاش روبرو بشم!!! ....نمیدونستم رفتارم باید جطور باشه!!!!
الان یه ذره بهتر شدم :-)
خیانت یه اشتباه بزرگه ولی با اینحال اگه ۱۰ سال پیش میپرسیدی میگفتم اصلا حاضر نیستم ببخشم و ۱۰۰ در صد میذارم و میرم ....الان فکر میکنم که اگه زندگیم و اون طرف ارزشش رو داشته باشن خیانت هم خطاییست مثل همه خطاهای دیگه....قبل از اینکه همه زندگی رو بهم بزنم فکر میکردم ....البته آدم تصمیم رو از روی ناگزیری نباید بگیره باید با خودش روراست باشه ...

چرتینکوف گفت...

منهم فکر میکنم خطایی هست مثل همه خطاهای دیگه! همیشه چاره اش رفتن نیست . البته حدودی داره مثلا تشکیل یه زندگی موازی یه خیانت به جسم و روح طرف مقابل نیست به اعتمادشه که قابل بخشش نخواهد بود ولی خب خیانت انواع مختلفی داره و در بعضی از سطوح قابل بخششه... فکر کنم اگه دوستت میخواد طرفش رو ترک کنه بهترین جمله که بتونی بگی حتی اگه حقیقت نداشته باشه اینه که اون لیاقت تورو نداشت...

Tila گفت...

نسیم جان خیلی وقتها این کنار کشیدن ها راحت نیست. من هم به همین کار اعتقاد دارم ولی هملا دارم می بینم از یه رابطه زدن بیرون چقدر کار سختی هست. ناشناس عزیز چقدر برات متاسف شدم. امیر نازنین کجایی؟!! خیلی وقته از خبری نیست. دیدی هاله عزیز به کلی از وبلاگستان رفت تو ان جمع انکار فقط من موندم. شاید چون پوستم خیلی کلفت هست. این ور ها امدی تعریف کن ببنیم چه خبر ها داری دلم کلی برای دوستانم تنگه!

Tila گفت...

ناشناس جان انکار این بار هم باز ناشناس آمدی ها :)))) خوشحالم برای خانواده ات که مشکل رو پشت سر گذاشتن اما قبول داری که این کار از عهده عر کسی بر نمی اید. نکته حرف من هم دقیقا همین هست . ببین شاید خیلی ها مثل هیلاری کلینتون مثل خانواده شما بتوانند این کار موضوع را برای خودشون حل کنند اما من به شخصه نمیتوانم این موضوع رو برای خودم حل کنم. بنابراین عذاب زیادی رو متحمل خواهم شد بنابراین فکر می کنم گذشتن و رفتن برای آدمی مثل من بهترین کار خواهد بود.

امیربلندیان گفت...

تیلا جون نازمن:متاسفانه بله رفتند...شبح ارنی و بقیه.من فکر میکردم پروانه هنوز باید ارتباط داشته باشه باهات.من از پروین و مهشیدپرسیم ...آخه پروین از هاله شماره هم داشت ...ولی بهم گفت گم کرده شماره تلفنو...به تمام آدرسهائی که ازش داشتم نامه دادم اما:(
یه راه مونده فقط...تا برم روی پل هووارد بیلبورد نصب کنم:) نه تیلاجون پوست لطیفی داری تو ...این از وفا و مهرت هست که هستی عزیزم.
دوباره میام نازنین.

Tila گفت...

دختر همسایه جونم من که جوونتر بودم وضع بهتر بود حالا مخصوصا از وقتی پدرم فوت کرده شدیدا شدیدا بدتر شدم. الان اگرتو وبلاگستان هم خبر فوت باشه من میزنم زیر گریه. چند وقت پیش تو وبلاگستان خواندم مادر یکی از بچه ها ( شیده) فوت کرده آنقدر حال خود بود بود حتی نتوانستم بهش یه کامنت تسلیت بدم. هر دفعه میرم تو وبلاگش براش یه کامنت تسلیت بنویسم نمیتوانم.واسه مورد دوم هم حرفت رو دربست قبول دارم.
اما بهت رو راست بگم من اصلا نمیتوانم این اشتباه رو واسه خودم هضم کنم واسه همین برای جلو گیری از نابودی خودم میزارم می رم . یه دوستی دارم این خانم تصیم گرفت علی رغم خیانت طرف مقابل اش با طرف بهونه اما عملا خودش رو نابود کرد. طرف هم پرو تر شد به کارش بیشتر و بیشتر ادامه میده. حالا داستان رو تو پست بعد مینویسم. خوشحال می شم نظرت رو بدونم.

Tila گفت...

امیر جان چه خوب که این جا هستی. من چند بار برای پروانه جون اف دادم اما جوابی ازش نشنیدم.از پروین خانم هم خبری ندارم . زاستی خواستی بیلبرد بزنی من هم تو هزینه هاش شریکم. خیلی هاله رو میس کردم یادش بخیر بقیه دوستان رو هم همین طور . منظرتم تا برگردی با خبرهای خوب .

امیربلندیان گفت...

قربونت برم حتمن.

Tila گفت...

چرتینکوف جونم اره خیانت هم خطای هست مثل خطاهای دیگه کاملا قبول دارم. در مورد این دوستم فعلا که هیج چیز نمیتوانه آرومش کنه داره خودش رو از بین می بره چند بار خودکشی کرده پدر خودش ما رو تمام دور اطرفیان رو هم در آروده من که واقعا از این رفتارش موندم.نمیدونم چی باید بگم؟!!بهضی آدم ها یه رفتارهای از خودشون نشون میدن آدم واقعا قاط می زنه ...

امیربلندیان گفت...

ترزا ...الهه ناز دائی بزرگ شده حسابی آره؟
راستی این قالب نظرخواهی یه کم اشکال داره انگار...چون هیچی سرجاش کلیک نمیکنه....یعنی مثلن برای اومدن روی صفحه تکست روی چارچوبش باید کلیک کنی تا چیزی بنویسی...البته برای من چندبارجاهای دیگه هم همین اتفاق افتاده اما نمیدونم مال بلگره یا سیستم من.

Tila گفت...

نه امیر جان اشکال از این سیستم آشغال وبلاگ من هست. شما به گیرندهاتون دست نزنید .کاش هاله بود می دادم یه نگاهی بهش بکنه نگفتم خیلی هاله رو میس کردم. سلام روستایی بی طعمه نیست.هه هه هه تلسی هم دیگه فکر کنم از من هم بزرگتر شده از صبح بیدار میشه به فکر ناخن هاش که چه رنگی اش کنه. چه لباسی بپوشه . یه بلوز می پوشه یقه اش رو با دست می کشه پایین بعد درش میاره جون به نظرش خیلی ثکصی نیست. می بینی امیر جان من چه گرفتاری شدم. تازه خانم کله اش هم شیش گذاشته. ببینم شما در چه حالید؟!!

امیربلندیان گفت...

باریکلا به خانوم :) تومیگی به کی رفته؟ امیدوارم همیشه شاد و سرحال باشه.
قربانت منم طبق معمول همیشه ...میدونیکه دل و دماغ نذاشتن واسمون...درگیر روزمره گیها و مترصد اوضاعی وخیمتر.

Tila گفت...

امیر جان من شدیدا تکذیب می کنم اصلا و ابدا به من نرفته باباش هم که قرتی نیست. پیدا کنید پرتقال فروش رو . دل و دماغ رو هم که واقعا درک می کنم.

محسن گفت...

یه قانونی میگه:هر کس بهت خیانت کرد بدون مشکل ازخودت بوده!

محسن گفت...

من داشتم درمورد اوشین سرچ میکردم تا اینجا اومدم کلی از مطالبت هم خوندم.
اصلا یادت میاد کجا درمورد اوشین نوشنی

Lilypie 3rd Birthday Ticker