امروز هشت مارچ و روز زن هست.زنان در داخل ايران از مدتها پيش مشغول برپايی و تدارک مراسم اين روز هستند. واقعا جای خوشحالی و افتخار دارد که در کشوری چون ايران با آن قوانين و دولت قرون وسطی اش زنان بزرگ وشجاعی در راه برابری و بدست آوردن حقوق برابر تلاش ميکنند . من اين روز رو به همه اين زنان و تمامی زنان که در این راه تلاش میکنند٬ تبريک مي گويم و برای همه زنان آروزی حقوق برابر و متساوی با همه انسانها را دارم .
من بارها و بارها در اين وبلاگم از مردم و کشور جاپن تعريف کردم و به نکات مثبت آن به خوبی آگاه هستم. کلا فکر نمیکنم نقد کردن یا انتقاد داشتن به یه گوشه ای از سیستم به معنای نقض و منکر شدن کل آن سیستم هست.
کلا فکر نمیکنم برا هر ایرادی که به هر سیستمی وارد شد باید آن سیستم را بوسید و کنار گذاشت. سیستم جاپنی با در نظر گرفتن این موضوع که تو ساختن کشوری مثل جاپن خیلی خوب کار کرده اما از نظر من ایرادات خیلی ٬خیلی جدی به آن وارد هست. که البته باز تاکید میکنم این به معنی نفی کل سیستم نیست. اما فکر می کنم اگر این ایرادات رفع نشه جامعه جاپن را به شدت فرو می پاشد.
یکی از ایرادهای جدی که به نظر من به این جامعه و سیستم جاپن هست ساختار خانه و خانواده هست. برخلاف آن چیزی که از دور دیده میشود٬ جایگاه خانه و خانواده و میزان پایبندی همسران به زندگی مشترک بسیار٬ بسیار ناچیز هست. کلا از نظر من چیزی به نام خانه و خانواده به آن شکل که شاید حداقل در ذهن من هست در این کشور وجود ندارد.
در اينجا زنان وارد دانشگاه مي شوند٬ تا فقط و فقط شوهر مناسب تری پيدا کنند ٬ به محض پيدا کردن شوهر مناسب از درس خواندن منصرف میشوند و به شغل خانه داری میپردازند.
تعداد دانشجویان دوره دکتری زن به تعداد انگشتان زن هم نیست. اکثر زنان دانشجو در جاپن خارجی هستند. از ۲۵۰۰ فارع الحتصیل در سال گذشته فقط ده زن و فقط یک زن فارغ الحتصیل دکتری وجود داشت.
زنان بعد از ازدواج شغل خود را رها میکنند. حتی زنانی که دارای شغل های بلند پایه و حقوق های بالاتر از همسران خود هستند به محض ازدواج از شغل و خود انصراف میدهند و در خانه منتظر می نشینند تا حداقل یه کودک و تا حداکثر سه کودک به دنیا بیاروند.
قوانین جاپن هم تشویق میکند زنان خانه دار باشند تا شاغل . در صورت خانه دار بودن زن خانواده مرد مالیات خیلی کمی پرداخت می کند تا زمانی که فرزندان به سن قانونی برسند .
نقش مردان در تربیت کودک به معنی واقعی کلمه صفر که زیر صفر هست. مردان جاپن بعد از ازدواج کتاب بانکی خود را نزد خودشان نگه میدارند و کارت بانک خود را به زنان خود می سپارند. طبق قوانین جاپن داشتن حساب بانکی مشترک برای همسران به ندرت و سختی صورت میگیرید.من و شوهر نتوانستیم با پی گیری فراوان حساب بانکی مشترک داشته باشیم.
بنابراین مردان کتاب بانک رو نزد خود نگه میدارند چون با آن نمیشود پولی کشید فقط میتواند هر ماه آن را شارژ کرد. زنان کارت بانک را دراختیار میگیرند چون تمامی خرج کردن و هزینه کردن خانه و مدیریت مالی خانواده به عهده زن خانواده است.مردان هر ماه ار زنان خود پول تو جیبی دریافت میکنند٬ مردان با این کارت بانکی خود را از قید و بند هر گونه مسوولیتی رها میکنند .
حتی اگر خوب دقت کنید در رستوران ٬ خرید ها و جایی که خانواده با هم هستند این همیشه زنان هستند که هزینه ها را میپردازند . دقیقا عکس ایران که مردان باید این وظیفه الهی را انجام دهند . به همان اندازه که زنان در ایران پول میز میدهند به همان اندازه شاید هم کمتر مردان پول میز در جاپن را میدهند. البته من همیشه اجازه میدم شوهرک این پول را بدهد تا دلش نسوزه.
از صبح که زن صبحانه را حاضر ميکند و کيف و کفش شوهر را آماده ميکند و او را تا دم در بدرقه ميکند ٬ تا نصف شب مرد ديگر خبری از خانه و خانواده خود ندارد. مردان اغلب نهار را در محل کار خود صرف ميکنند. بعد از اتمام ساعات کاری همه مردان مثل سيل عظيمی روانه مرکز عيش و نوش ميشوند.بعد از آن بعضی هاشون باز به پشت میز کار خود بر میگرند ٬بعضی هاشون هم همچنان در آغوش زنان زیبا که اغلب از کشورهای تایلند ٬فیلیپین ٬ روسیه و... به نوشیدن ساکه مشغول هستند.
چیزی که برای من بسیارحیرت آور هست این بود که هرگز تا حد مرگ مشروب خوردن ٬ مست کردن در نزد کارمندان ٬ حرفها و حرکات نا مربوط کردن نه از طرف سه استاد دانشگاه نه از مدير بلند پايه پاناسونيک در این فرهنگ کار زشت و ناپسندی نيست.
حيرت آور تر از آن هم اين که داشتن رابطه جنسی خارج از خانواده حتی از طرف اين افراد به اعتبار و شغل اين ها برخلاف کشورهای ديگر به اعتبار شغلی آنها آسيبی نميزند. کلا خیلی کم هم سعی در پنهان کردن این مسئله هم دارند. خیلی راحت انکاری به رستوران میروند با آن برخورد میکنند.
البته منظورم اين نيست که اصلا لطمه ای به اعتبار آنها نميزند ولی وقتی مقايسه ميکنم با کشوری مثل آمریکا که مدير کمپانی معروفی حتی غیر معروف اگر تمامی آخر هفته ها را تا صبح در مراکز تفریحی شبانه سپری کند و در تمام مراسمها از فرط افراط در مشروب دست به حرکات و رفتار نا معقول بزند آینده و اعتبار شغلی و شخصی اش به چه شکل خواهد بود٬ دوتا شاخ در کله مبارک سبز میشود. ( دوستانی که در سایر کشورها هستند٬ میتوانند بگویند اگر این اتفاق برای مدیر شان بیفتد .برخورد دیگران با این افراد به چه شکل خواهد بود.)
مورد دیگری که خیلی در جاپن معمول هست داشتن سفرهای کاری بیشمار مردان هست که این کار آنقدر عادی و معمولی هست که من هر گز ندیدم که زنان جاپنی از سفرهای بیشمار مردانشان شکایت کنند . این سفر ها کاری راه را برای مردان که خیال گذران شبهای را با دوست دختران کم سن وسال خود دارند به راحتی هموار میکند و با گفتن رفتن به سفر کاری میتواند هر روزش را نزد با دوست دختر جوان و کم سنش سپری کند بدون هیچ گونه توضیح اضافه ای به عیال مربوطه. البته زنان این جاپن نه خودشان در پی توضیح خواستن هستند و نه کسی هم آنقدر اهمیت می دهد که به ایشون توضیح بدهد.
خلاصه کار این که مردان اغلب نیمه های شب مست و نیمه هوش به خانه باز می گردند و به کمک زنان مهربان به رختخواب میروند تا فردا که روز از نو روزی از نو.
در این جا زنان یاد گرفتن باید مادران مهربانی باشند که جای پدر را هم برای بچههای خود پر کند و هر روز سر ساعت بچه ها شون رو به پارک ببرند به کارهای تحصیلی فرزندان نظارت داشته باشند ٬ از صبح درگیر بردن بچه ها به مدرسه بعداز مدرسه ای این کلاس خصوصی به آن کلاس خصوصی باشند شب هم با هم بدون حضور پدری شام بخورند و بخوابند .
از نظر من زنان جاپن تمامی این کارها را حتی هر روز به پارک بردند کودکانشان نه تنها با عشق و علاقه انجام نمیدهند بلکه با آن به عنوان یک یه وظیفه نگاه میکنند که سعی دارند طبق آن اصل جاپنی بودنشون آن رابه بهترین شکل ممکن انجام بدهند.
در نتیجه وقتی که فرزندان به سن ازدواج و دانشگاه میرسند و خانه را ترک میکنند. زنان در سن میانسالگی خود را بسیار تنها احساس میکنند. انکار شغل و ماموریت بزرگی را به انجام رسانده اند. در این سن اکثر زنان شروع به کار کردن میکنند . و چون مدت زیادی از تحصیل و جامعه دور بوده اند به ناچار به فروشندگی در فروشگاه ها و کارهای نه خیلی بالا رو میآورند. طبق آمار من مدتها پیش در برد دانشگاه خوندم بیشترین درصد طلاق ها از طرف زنان در سن میانسالگی اتفاق میافتد.
ساتاکو دوست ۴۵ ساله من میگوید هرگز در رختخوابش بعد از تولد دومین فرزندش حضور مردی را احساس نکرده هست ٬ هرگز شوهرش دستی به محبت به سرش نکشیده هست. ساتاکو میگوید بعد از این که به خانه تازه ای که خریده بوده بود منتقل شودند با وجود این که به شوهر سه بار در طول روز یاد آوری کرده بود که شب را باید به منزل جدید بیاید ولی شوهر نیمه مدهوش
شب را در راهرو منزل قدیمی سپری میکند و صبح روز بعد صاحبخانه جدید با اعتراض مسئله را به او میگوید ساتاکو با خنده برای من تعریف میکند که چند شب جلو در خانه قدیمی در ماشین منتظر میماند تا شوهر رابه منزل جدید ببرد.
نکته دیگری که خیلی خیلی باز برای من جای تعجب داره اینکه زنان جاپن نه تنها به این وضع اعتراضی ندارنند بلکه خیلی ها شون از آن راضی هستند. دوست من هیروگو وقتی برای من توضیح میداد که چطور بودجه بندی کرده برای اقتصاد خانواده که بتوانه در مدت ده سال بعد از ازدواج خونه بخرد٬ تو بودجه بندی ایش به پولی اشاره ميکنه که برا ي تفريحات شبانه شوهر در نظر ميگيره.
هیرو گو وقتی چشم های گرد شده من را ديد و سوالم که آيا برايش مهم نيست که شوهرش شبها را با زنان دیگری سپری کنه ؟ باز در کمال حيرت من گفت شوهرش شغل مهمی داره و خيلی به سختی کار ميکنه و اين کار برايش لازم هست.
نمونه های زيادی دارم که هر کدومش تا مدتها من رو گيج و منگ کرده بود . به هر حال اين واقعيتی هست که من دارم از اين جامعه و اين فرهنگ ميبينم و عجيب تر اين که جنبش زنان و حرکتهای فمنيستی بسيار بسيار کند و بندرت در اين کشور بسيار مدرن و پيشرفته هست چيزی که به تعجب من هم اضافه ميکنه اين هست که کلا ميگويند وقتی ميخواهی ميزان پيشرفته بودن يک کشور و پایبندی به حقوق ضعف ترين فشر هر جامعه يعنی حيوانات آن کشور ببينن. اما در کمال تاسف چيزی که من در اين جامعه هر روز لمس ميکنم که حقوق حيوانات و سگها به مراتب از حقوق زنان بيشتر هست.
در آخر هم بگویم که با تمامی این حرفها باز شما بندرت مردانی را پیدا می کنید که در خانه آشپزی میکنند ٬ به زنانشان توجه میکنند ٬ به قوانین نابرابر جاپن اعتراض میکنند . خیلی هم روشنفکر و امروزی هستند.باز به ندرت و به تعدا انگشتان دست زنانی را پیدا می کنید که سعی در عوض کردن وضع موجود و شریک کردن مردان در مسائل خانه و خانواده هستند. البته من وقتی با زنان ایران مقایسه میکنم باز فکر میکنم زنان ایرانی خیلی خیلی جلوتر از زنان جاپنی در راه بدست آوردن حق و حقوقشان هستند.
نيازی نيست که توضيح بدهم که من در وبلاگم سعی ميکنم که نظر و ديدگها و مشاهدات غیر کارشناسی خودم رو مينويسم. اما باز تاکيد کنم که اين ديدگاه و برداشت و تجربيات من از کشور جاپن هست.اين ديدگاه غير کارشناسی و من فقط به عنوان يک فرد خارجی که واقعا سعی مي کنم بيطرف و بدون تعصب جريان خانه و خانواده و کلا حقوق زن در اين کشور آفتاب تابان ببينم.
راستی این سایت خبرچین رو دید؟ خیلی سایت جالبی هست و من خیلی خوشم اومد . همیشه کلی توش سایت خواندنی دیدنی هست. من خودم عضو شدم٬ توصیه میکنم شما هم عضو شوید . چون خیلی با حال هست که هر چی سایت خواندنی و دیدنی دارم با هم تقسیم کنیم.
۱۲/۱۸/۱۳۸۳
خانه وخانواده درجاپن
ارسال شده توسط Tila در سهشنبه, اسفند ۱۸, ۱۳۸۳
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر