"زیر زمین را دوست دارم . بعضی وقتها دوست دارم به آن جا برگردم . گاهی اوقات تنها جایی است که می شود از سطح زمین به آنجا رفت . مدتها است که فهمیده ام همیشه زیر زمینی را با خود حمل می کنم . از وقتی کشف کرده ام که آنجا مکان اول من است زیاد به آنجا سر می زنم . این دفعه شهامتش را پیدا کرده ام که در آن راه بروم و با دقت به دیوارهایش نگاه کنم . حتی به صرافتش افتاده ام چراغی به سقف کوتاهش بزنم. زیرزمین دیگر مرا نمی ترساند . می خواهم به آنجا بروم . این دفعه با چشمان باز و بدون ترس. "
از وبلاگ آرش که طرحی جالبی داره صفحه اش.
یک جمله خیلی قشنگ از وبلاگ هزارو يک روزنه
چراغها ناگهان سبز ميشوند و ما پياده ها آنقدر نگران عبوريم که مدام به يکديگر تنه ميزنيم.
شوهرک رفته واسه خودش با خوشحالی اسکاچ برایت خریده بعد آومده به من نشون میده میگه ببین اسکاچ من بچه بودم خیلی معروف بود. از آن اسفنج قبلی خسته شده بودم.انداهمتش دور. من هم با خوشحالی گفتم آشپزخانه مقر خودت هست هرکاری دوست داری بکن. الان ماهاست من ظرف نمیشورم.تقسیم کار کردیم خرید و شستن ظرف کار شوهرک هست.اول خیلی سخت بود اما تحمل کردم حتی یه دونه لیوان هم نشستم تا خودش بیاید.امروز دیدیم واسه توالت کاغذ خریده چقدر هم خوشگل بود. از این گلی منگلی ها . میگم این بچه استعداش خیلی خوب هست.فقط امکانات نداشت.
اين روز هم میگم که لال از دنيا نرم. شما اصلا نخوانده بگیرید. براش کامنت هم ندهید لطفا انکار ی اصلا نمیخوانید. الان دیگه ميدونم که چرا کوايزومی سان دراز گيسو داره که هر کس مي بيندش که رفته تو مزرعه تگزاس جرج بوش و آب از لب و لوچش راه افتاده و دلش میخواد يه دونه بزنه تو سرش که چه خوشحال از این که دور بر بوش هست. اما همين آقا تا حالا چند بار پيشنهاد داد ارتش مستقل برای جاپن را داده و با مخالف مردم و پارلمان مواجب شده. هر کس که حداقل من می شناسم ميگه اين کوايزومی ديوانه است.مي خواد ارتش جداگانه درست کنه آمريکار را از اوکيناوا بیرون کنه. ما پولمون کجا بود. ارتش جداگانه داشته باشیم. تازه تضمینی هم نیست بهتر از آمریکایی ها امنیت ما تضمین کنند. حالا دیگه اگر باز دوست عرب و ایرانی ام بگه خاک بر سر جاپنی های بی غیرت که باید امنیتشون را آمریکا تامین کنه اصلا و ابدا تعجب نمیکنم.حالا میتوانم بفهم که وقتی از هیروشی میپرسم جالبترین چیزی که تو نیویورک دیدی چه بود میگوید تو میدان نیویورک به هرجا نگاه کردم یه مارک جاپنی دیدیم و این خیلی خوشحالم کرد. حالا ديگه ميتوانم بفهمم چرا مردم ايسلندبا خروج ارتش آمریکا از کشورشان مخالف هستند چون امنتیشان را در خطر می بینند.حالا خوب میدونم چرا آمریکا تو عراق ميشه تجاروز گر. اصلا ولش کن گفتم که اينها رو اصلا نخونده بگيريد.
جمله آخر هم این که آقای خاتمی مذهبی هرچند نشون داد که به اين حرف اعتقادی ندارد اما باز حرفش خیلی قشنگ بود که گفت یکی از دلایل پیشرفت غرب خود انتقادی بود.
۱۱/۱۶/۱۳۸۳
پرنده من
ارسال شده توسط Tila در جمعه, بهمن ۱۶, ۱۳۸۳
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر