۱۱/۳۰/۱۳۸۳

تولد وسط هفته

دچار يه تنبلی خاصی شدم ٬ دلم ميخواد بخورم٬ بخوام . من هندوانه میخوام اما تمام هیروشیما رو زیر رو کردم پیدا نکردم٬ خانم فروشنده میگه برو ماه شش بیا. در ضمن من انار و گوجه سبز هم میخوام باور کنید من خودم هم دارم شاخ در میارم این حرکات زشت جلف چیه از من سر میزنه.
يه اعتراف هم اين جا بکنم که واقعا اين روزها نيرو کم ميارم. با شرمندگی کلاس های خصوصی روز شنبه رو کنسل کردم اما فقط يه دو ساعتی با اين خانم سن سی ميرم سر کله ميزنم آنرو جرات ندارم کنسل کنم.خدایش هفته شش روز تمام وقت کار کردن خیلی ظلم دیگه.
از رو وبلاگ س م ت فهمیدم تولد شوهرک سابق آتووسان فعلی با صادق هدایت یکی هست خلاصه روز تولدش من سعی کردم خیلی زود بایم خونه خوشبختانه ساعت ۹شب رسیدم. شوهرک هر شب ساعت ۱ یا دو میاید.
یه کیک کوچولو درست کردم با مربا بلوبری آنقدر زشت بود که روم نمیشه عکسش را بزارم این جا. هرچی فکر کردم شام چی درست کنم که زود حاضر شه و دردسر نداشه باشه. چون هم سرما خیلی بدی خورده بودم هم خسته مونده بودم خلاصه تصمیم گرفتم خورشت قیمه بدون دونه به قول خود شوهرک درست کنم . ( شوهرک به این باقلی ها که تو قیمه میریزنند میگیه دونه و اصلا هم دوست نداره) خلاصه جاتون خالی یه خورشت قیمه با سیب زمینی سرخ کرده و بادمجان سرخ کرده درست کردم ٬ با این که مار جان شوهرک فرموده بودن که ز عفران نخورم برام خوب نیست اما من هر چی زغفران داشتم رو برنج به مناسبت تولد شوهرک خالی کردم. خلاصه تولد شوهرک شد یه دونه کیک فسقلی با مربا بلو بری با خامه شکلاتی بد رنگ ٬ پلو خورشت قیمه بادمجانی با یه بسته شکلات که چشم شوهرک گرد را کرد. دیگه تقصیر خودت هست عزیزم خواستی وسط هفته دنیا نیایی . خودت میدونی که این جا جاپن هست.وسط هفته نمیشه هیچ کاری کنی. حتی وقت نمیشد برم برات کیک بخرم چون تا من کارم تموم میشد همه جا می بست. شرمنده این هفته حتی یه ساعت هم وقت نشد برم واسات کادو بخرم حالا مثل خودت یکشنبه می برمت رستوران خوب بعد خودت انتخاب کن من برات کادو میخرم.


راستی این آتووسان در زندگی عاشق شکلات و آب پرتقال هست. از بین غذا ها هم از دیدن یه قطعه گوشت خون آلود در فروشگاه وقتی من میگم وای یه تکه از بدن یه حیوان بدبخت حالم بد شد میگه وای چه کبابی میشه. خلاصه فکر نکنم شما در زندگی کسی را دیده باشید آنقدر عاشق گوشت باشه.
من دقت کردم دیدیم جز شکلات این آتووسان هیچ چیز چاقی کنندهای را دوست نداره ٬نه برنج نه نون نه چیز کیک نه کیک شکلاتی حتی . عاشق سبزهای بخار پز شده با ماهی تنوری هست. برعکس من که اگر بهم چیزکيک بدهند ديگه هيچ غذايی نميخورم بيخود نيست من قوچالی هستم آن لاغر مردنی وقتی ميريم استخر تمام مردم ميخ ما ميشند .خيلي گشتم تو اينترنت يه عکس پيدا کنم گويا حالت ما باشه براتون بذارم اين جا شما هم ببنید مردم جاپن چه از دیدن ما زوج چاق و لاغر تعجب زده هستند.
راستی آگر روند قوچالی شدن بنده به همین شدت رو به رشد باشد با عرض شرمندگی باید بگم من دیگه نه لباسی دارم که انذازم باشه و نه این جا لباس قد من گیر می یاد بخواهم بخرم .خلاصه فکر کنم باید دست به دامن جوامع جهانی شم برای رفع این مشکل بی لباسی.

راستی شما میفهمید این حسن خدابیامرز چی میگه تو این پستش. کبری کیه ؟! صغری چی کار کرده؟؟

این عبدالقادر دانشمند هم بس قشنگه نوشته اين پستش و همه پست هايش که آدم نمیتوانه از لینک دادن بهش صرف نظر کنه . خدايش من يه توصيه ميکنم هميشه و هر روز اين بلوچ را بخوانيد.خيلی قشنگ مينويسه .
.و حال اين شما و اين مصاحبه با تاريخ در وبلاگ عبدالقادر بلوچ

هیچ نظری موجود نیست:

Lilypie 3rd Birthday Ticker