۶/۰۶/۱۳۸۵

درد آشپزی

من مثل اسب کار دارم عین سگ مریض ام. این قشنگ ترین و زیباترین و دلنشین ترین مریضی زندگی ام هست. ( از جوجو سرما خوردگی گرفتم).

من همیشه عاشق آشپزی بودم. در مواقعی که حتی خیلی خسته هستم آشپزی به من آرامش و تمرکز میده. اصلا یه جور شادم می کنه. اما میدونید سخت ترین قسمت آشپزی چیه؟!

آنی که هی چاقو رو می کشی به قسمت های بدن یه جاندار بی جان شده و قطعه قطعه اش می کنی و هزار بار فکر می کنی این کدوم قسمت حیوانی هست؟!
این قسمتش خیلی دردناک و گریه دار هست. من بارها بارها از ته دل اشک ریختم برای آن حیوان بیچاره. کاش قلی اجازه می داد به طور کامل حذفش کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

Lilypie 3rd Birthday Ticker