همه دنیا و عالم و آدم می دانند که ژاپنی ها خيلی سخت کار مي کنند. به همين دليل بالاترين G.N.P را به نسبت جمعيت در دنيا دارند. ژاپن ثروتمندترين کشور دنياست. صنایع و تکنولوژی در ژاپن همه را متعجب می کند. ولی سخت کوشی و کار سخت ژاپنی ها بيشتر شگفتی مي آفريند. تحليل گران فکر می کنند که ژاپنی ها همچنان باور دارند که کشورشان فقير هست.اين مسئله بازمانده از زمان جنگ ژاپن هست٬ وقتی که ژاپن توانست بدون صنايع طبيعی و تنها از طريق صنعت و تجارت به بقای خود ادامه دهد.
هر ژاپنی احساس می کند بايد خيلی خيلی سخت کار کند. و قربانی کردن هر فرد برای کشور به يک ضرورت اجتماعی تبديل شده و تا امروز هم همچنان ادامه دارد.در ژاپن کارگران به ساعت خود نگاه نمي کنند٬ که تا کی ساعت ۵ شود و محل کار خود را ترک کنند. تقریبا می شود گفت که ژاپنی ها نمی توانند متوقف شوند. هیچ کارگری قبل از رییس خود محل کار خود را ترک نمی کند.
دلیل دیگری که برای کار سخت ژاپنی ها وجود دارد فشار های مالی و شخصی هست. نیاز به مصرف گرایی همچون ديگر جاهای دنيا بالاست. هزينه خانه٬ مخارج تحصيل و مخارج روزمره سر به فلک می زند. تبليغات احساس نياز به کالای جديد را برای لذت بردن از زندگی ايجاد کرده و اين باعث افزايش هزينه های مالی به منظور بالا بردن کيفيت زندگی و تشويق هر چه بيشتر ژاپنی برای کار بيشتر و بيشتر می شود.
ژاپنی ها از کلمه Sarariman برای کارمند يقه سفيد استفاده مي کنند. که اين از همون کلمه Salaryman انگليسی ميايد. کلمات مشابه که از انگليسی آمده در زبان ژاپنی زياد ديده می شود. Sarariman يک بخش بزرگ از نيروی کار در ژاپن را تشکيل می دهد که باعث موفقيت اقتصاد اين کشور شده است.
در سال ۱۹۸۵ هرSarariman به طور متوسط ۴۴ ساعت کار می کرد. اگرچه کمپانی های ژاپنی دو روز تعطيل آخر هفته ( شنبه و يک شنبه) دارند. اما با اين حال يک تحقيق در سال ۱۹۸۶ نشان داده که فقط ۲۸٪ ژاپنی ها ۵ روز در هفته کار کرده اند و از تعطيلات آخر هفته خود لذت برده اند. در مقابل ۷۸٪ فقط دو روز تعطيلات آخر هفته را يکبار در ماه داشته و از لذت برده اند.همچنين گزارش شده که کارگران ژاپنی فقط نصف تعطيلات ساليانه شان را که ۱۵ روز در سال هست را استفاده می کنند. از بهار سال ۱۹۹۲ دولت ۵ روز کار در هفته را برای تمامی مشاغل رسمی کرد.
تحقيق ديگری که در سال ۱۹۹۱توسط انجمن صنايع سوئد انجام شد نشان ميدهد که نيروی کار مرد در ژاپن ۵۶ ساعت در هفته کار مي کنند ولی در مقابل فقط ۴ ساعت در منزل کار انجام ميدهد. اين آمار برای نيروی کار مرد در آمريکا ۴۴ساعت کار دربيرون و ۱۴ ساعت کار در داخل منزل هست. همچين اين آمار برای نيروی کار مرد در سوئد ۴۰ ساعت کار در بيرون و ۱۸ ساعت کار در داخل خانه می باشد.
بر طبق همين آمار ژاپنی ها ۴۰ ساعت اوقات فراغت در هفته دارند. آمريکايی ها ۴۲ ساعت و سوئدی ها ۳۹ ساعت.
ژاپنی ها ۸ساعت از اوقات فراغتشان را در فعاليت اجتماعی می گذارند و ۲۶ساعت مابقی را به تماشای تی وی می پردازند. آمريکايی ها ۱۵ ساعت فعاليت اجتماعی دارند و ۲۱ ساعت به تماشای تی وی مشغول هستند. اين آمار برای سوئدی ها ۱۰ به ۲۱ هست.
بنابراين ژاپنی ها بيشترين زمان را برای تماشای تی وی مي گذراند. که قسمت عمده آن هم به تماشای Baseball يا Sumo مي گذرد.
بنابراینSarariman زندگی سختی دارد. چرا که هزينه کرايه منزل خيلی گران هست. بنابراين يکSarariman باید در حومه شهر زندگی کند و هر روز باید حداقل یک ساعت وقت بگذارد تا خود را با قطار و یک یا دو اتوبی به محل کار خود برساند.
هر ژاپنی احساس می کند بايد خيلی خيلی سخت کار کند. و قربانی کردن هر فرد برای کشور به يک ضرورت اجتماعی تبديل شده و تا امروز هم همچنان ادامه دارد.در ژاپن کارگران به ساعت خود نگاه نمي کنند٬ که تا کی ساعت ۵ شود و محل کار خود را ترک کنند. تقریبا می شود گفت که ژاپنی ها نمی توانند متوقف شوند. هیچ کارگری قبل از رییس خود محل کار خود را ترک نمی کند.
دلیل دیگری که برای کار سخت ژاپنی ها وجود دارد فشار های مالی و شخصی هست. نیاز به مصرف گرایی همچون ديگر جاهای دنيا بالاست. هزينه خانه٬ مخارج تحصيل و مخارج روزمره سر به فلک می زند. تبليغات احساس نياز به کالای جديد را برای لذت بردن از زندگی ايجاد کرده و اين باعث افزايش هزينه های مالی به منظور بالا بردن کيفيت زندگی و تشويق هر چه بيشتر ژاپنی برای کار بيشتر و بيشتر می شود.
ژاپنی ها از کلمه Sarariman برای کارمند يقه سفيد استفاده مي کنند. که اين از همون کلمه Salaryman انگليسی ميايد. کلمات مشابه که از انگليسی آمده در زبان ژاپنی زياد ديده می شود. Sarariman يک بخش بزرگ از نيروی کار در ژاپن را تشکيل می دهد که باعث موفقيت اقتصاد اين کشور شده است.
در سال ۱۹۸۵ هرSarariman به طور متوسط ۴۴ ساعت کار می کرد. اگرچه کمپانی های ژاپنی دو روز تعطيل آخر هفته ( شنبه و يک شنبه) دارند. اما با اين حال يک تحقيق در سال ۱۹۸۶ نشان داده که فقط ۲۸٪ ژاپنی ها ۵ روز در هفته کار کرده اند و از تعطيلات آخر هفته خود لذت برده اند. در مقابل ۷۸٪ فقط دو روز تعطيلات آخر هفته را يکبار در ماه داشته و از لذت برده اند.همچنين گزارش شده که کارگران ژاپنی فقط نصف تعطيلات ساليانه شان را که ۱۵ روز در سال هست را استفاده می کنند. از بهار سال ۱۹۹۲ دولت ۵ روز کار در هفته را برای تمامی مشاغل رسمی کرد.
تحقيق ديگری که در سال ۱۹۹۱توسط انجمن صنايع سوئد انجام شد نشان ميدهد که نيروی کار مرد در ژاپن ۵۶ ساعت در هفته کار مي کنند ولی در مقابل فقط ۴ ساعت در منزل کار انجام ميدهد. اين آمار برای نيروی کار مرد در آمريکا ۴۴ساعت کار دربيرون و ۱۴ ساعت کار در داخل منزل هست. همچين اين آمار برای نيروی کار مرد در سوئد ۴۰ ساعت کار در بيرون و ۱۸ ساعت کار در داخل خانه می باشد.
بر طبق همين آمار ژاپنی ها ۴۰ ساعت اوقات فراغت در هفته دارند. آمريکايی ها ۴۲ ساعت و سوئدی ها ۳۹ ساعت.
ژاپنی ها ۸ساعت از اوقات فراغتشان را در فعاليت اجتماعی می گذارند و ۲۶ساعت مابقی را به تماشای تی وی می پردازند. آمريکايی ها ۱۵ ساعت فعاليت اجتماعی دارند و ۲۱ ساعت به تماشای تی وی مشغول هستند. اين آمار برای سوئدی ها ۱۰ به ۲۱ هست.
بنابراين ژاپنی ها بيشترين زمان را برای تماشای تی وی مي گذراند. که قسمت عمده آن هم به تماشای Baseball يا Sumo مي گذرد.
بنابراینSarariman زندگی سختی دارد. چرا که هزينه کرايه منزل خيلی گران هست. بنابراين يکSarariman باید در حومه شهر زندگی کند و هر روز باید حداقل یک ساعت وقت بگذارد تا خود را با قطار و یک یا دو اتوبی به محل کار خود برساند.
اين روزها کمتر وقت پای اينترنت مي گذارم. چون هم خیلی سخت کار دارم هم آنقدر خسته هستم٬ نمی توانم پای کامپیوتر باشم. واسم راحت تر هست بخوابم و کتاب بخونم. این متن بالا را هم از کتاب CULTHURE SHOCK! که به جای وبلاگ گردی می خوانم٬ نوشتم. اگر دوست داشتيد و خوشتون اومد بگويد هر چند وقت يه دو سه صفحه را اين جا بنويسم. اگر هم دوست نداشتید که خوب نمی نويسم.
یک نامه عاشقانه بعد از مدتها، بی هیچ خجالتی
اين نامه زيبا را هم بخوانيد خيلی قشنگ هست.
اصلا نمي توانم حتی فکر کنم اگر جای نوشی بودم چی کار می کردم. خيلی وحشتناک سخته. چرا يه خبر به اين مادر بيچاره نمی دهند؟؟!! يه تلفنی يه چيزی . حداقل اجازه بدهند بچه ها با مادرشون تلفنی حرف بزنند. اين که خيلی بی رحمی هست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر