۵/۰۹/۱۳۸۴

سفرنامه توکیو ق سوم

روزی را که ما به پارک میجی رفته بودیم.در معبد پارک چندتا مراسم عروسی برگزار بود. این مراسم سنتی و این سبک لباس پوشیدن این روزها خیلی مد نیست. شاید دلیلش خیلی گران بودن کیمونو و ارایش مو به سبک سنتی باشد.به هر حال چیزی که من دیدم این هست که اکثر زوج های جوان ترجیج می دهند مراسمی به سبک غربی برگزار کنند. با این که خیلی ها ممکن هست حتی مسیحی هم نباشند ولی خیلی ها مراسم عروسی را در کلیسا برگزار می کنند. که البته آن مراسم تشریفات مذهبی را نداره. زوج های که خیلی پولدار هستند در یک روز صبح تا عصر لباس سنتی می پوشند و به معبد میروند و تشریفات مذهبی دارند بعدش هم که عاشق عکس گرفتن هستند حتما چند تاعکس یادگاری می گیرند. بعد دوباره لباس عوض می کنند و لباس غربی می پوشند باز به کلیسا میروند و عکس می گیرند و بعد شام می خورند. بعد از شام هم نوبت به شیرین کاری میرسه. هر کس یه کاری برای شیرین کاری میکنه. که به نظر من خیلی خیلی لوس بی مزه هست. از رقص آواز به آن شکلی که در ایران هست اصلا خبری نیست. ( البته تو این عروسی های که من تا حالا رفتم.)

زوج اول
زوج دوم این دوماد وقتی متوجه شد من ازش عکس می گیریم . کلی ذوق کرده بود تند تند تشکر می کرد.

روز بعد رفتیمTokyo Tower . این برج آهنی در سال ۱۹۵۸ ساخته شد. ارتفاع آن ۳۳۳ متر و وزنش 4000 tons هست. در مقایسه با Eiffel tower که ۳۲۰ متر و7000 tons بلندتر و سبک تر هست. در روزهای که هوا خوب باشد شما از بالای این برج می توانید کوه فوجی را ببنید. روزی که ما ان جا بودیم هوا ابری بود و ما کوه فوجی را ندیدیم.

این برج داری دو قسمت برای تماشا منظره و شهر است.در ارتفاع ۱۵۰ متری و و ۲۵۰ متری. که نسبت به CN TOWER بچه بازی هست. به هر حال ما رفتیم تا آرزو به دل نمونیم.
وقتی رفته بودیم در ارتفاع ۲۵۰ متری متوجه شدیم که برج به شدت می لرزه . اولش توجه نکردیم ولی بعد از چند دقیقه برقها قطع شد و اعلام کردن زلزله شده و تمامی آسانسورها از کار افتاده ما یه نیم ساعتی ان بالا موندیم تا دوباره آسانسور ها راه افتادن. دروغ چرا من خیلی ترسیدم. اما این شوهرک بد جنس مداوم می خندید.
البته بعد که از برج بیرون آمدیم متوجه شدیم تمامی متروها به مدت دوساعت از کار افتادن و ازدحام شدید از جمعیت تو صف اتوبوسها و تاکسی بود.

شهر توکیو در ارتفاع ۵۰ ۱متری از بالای برج. آنقدر سیستم مترو و حمل ونقل عمومی این شهر خوب کار میکرد که اصلا در روی زمین ترافیکی وجود نداشت.
همان منظره بالا در شب
چند تا نکته: اول این که ما ( من و شماها که اسم پیشنهاد کردید برای جوجو) کلی زحمت می کشیم اسم انتخاب می کنیم. مقام معظم شوهرک در شورای نگهبان در یک ثانیه همه رو رد می کنه. در جواب اعتراض هم میگه هنوز یک ماه وقت هست. بنابراین در کمال شرمندگی هنوز برنده ایی در کار نیست.
دوم این که من ناچارم برای این که وبلاگم سنگین نشه عکس های پست قبلی را بردارم.
سوم این که من تا جایی که بتوانم به سوالات که میشه در کامنتها جواب بدم در لابلای پست های جدیدم.
چهارم این که هم هوا خیلی گرم و هم من جوجو خیلی حال نداریم. بنابراین نمیتوانم خیلی وبلاگ بخونیم و کامنت بذارم امیدوارم دوستانی که به من لطف کردن دلخور نشوند.
پنجم هم این
ادیتور هاله که من قبلا در آن پست هام رو مینوشتم جای کی بردهاش عوض شده و من نمیتوانم باهاش کار کنم.با کیبورد ایرانی و عقلانی هم مشکل ام حل نشد. انکار قبلا یک کیبورددیگر بود به نام منطقی که من راحت باش تایپ می کردم. کسی ادیتور دیگری سراغ نداره?

هیچ نظری موجود نیست:

Lilypie 3rd Birthday Ticker