تا حالا شده از زور خستگی گريه کنيد؟ من ديشب از بس خسته بودم نميتوانستم بخوابم و نشسته ام يه دل سير گريه کردم. امروز هم خسته ام ٬ آمدم يه سر کوچک به خبرچين بزنم برم بخوابم با اين عکس های گنجی که تو خبرچين پيدا کردم انکاری امشب هم بايد يه دور بشنيم گريه کنم. البته انکار دو دور بايد گريه کنيم ٬ يه بار از شرم گريه ديشب يه بار هم از وضعيت اکبر گنجی.
من که واقعا نمی دونم چی کار باید کنم. ولی خواهش می کنم٬ هر کس هر کاری از دستش بر می
یاد انجام بده.
من که واقعا نمی دونم چی کار باید کنم. ولی خواهش می کنم٬ هر کس هر کاری از دستش بر می
یاد انجام بده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر