اول از همه اين که من از غذايی ايرانی خوشم نمی ياد. به نظرم غذای ايراني خيلی٬ خيلی چرب پر از گوشت و برنج و خيلی چاق هست. به علت اين که غذا ایرانی خیلی می پزونند تمام مواد غذاييش رو از دست ميده حالا شايد خوشمزه باشه اما مفيد برای بدن نيست.وقتی غذای ایرانی می خورم دچار دل درد شدید می شم.
دوم از همه اين ميو زيک ايرانی مخصوصا اين جديد ها بد جوری رو اعصاب آدم را می کوبه. و من اصلا دوست ندارم. البته قدیمی ها رو مثلا اصلا شجریان دوست ندارم انکار یه جوری ساز ش کوک نیست ٬ اصلا نمی توان گوش کنم حالم بد میشه دچار سردرد وحشتناک می شم.
قبلا ها از آهنگ و کنسرت ابی و ستار خوشم می اومد اما الان به علت شدت تهاجم فرهنگی ديگه زیاد باهاشون حال نمی کنم. ترجيح ميدم اگر وقت و زمانی و پولی در کار بود برم همون R.E.M یا Eminem فکر کنم٬ اينها بيشتر حال بده تا ايرانی ها تازه کنسرت خارجی درد سرش کمتر از ایرانی هست.
بعدش من چیز کیک فرانسوی رو بیشتر از باقلی بای و زولبیا ایرانی دوست دارم که همش شکر و روغن هست.
با دوستان خارجی راحتم تا ایرانی . تمام مدت نگران این نیستم که اگر به اسم کوچک صداش کنم به شخصیت اش بر میخوره و قهر می کنه که چرا با من اینقدر صمیمی شده و مرا به اسم کوچک صداش میکنه. هر حرفی می خوام بزنم صد بار معذرت نمی خوام که این نظر من هست یه بار میگم من این جوری فکر می کنم تموم میشه میره پی کارش.
مسئله آخر که در کمال شرمنگی می خوام اعلام کنم٬ تا شما اوج نفوذ استکبار جهانی را در من درک کنيد اين هست که من اين عيد سعيد میلادی رو خیلی بیشتر از عید خودمون دوست دارم .چی کار کنم خب!حالم این مواقع خوش تر از عید فارسی خودمون هست. البته هرچند شما درست میگید که عید فارسی خیلی بهتر از عید استکباری هست. چون همه با هم در یک ساعت عيد رو جشن می گيريم و اين خيلی هم خوبه . اما عيد استکباري هم خيلی از اين نظر که هر کشورها به نوبت وارد سال نو ميشوند و ادم گرد بودن زمين رو خيلی بيشتر احساس می کنه و اين خيلی خارق العاده هست .
نکته ديگر اين که تو جشن ايرانی شايد صد ميليون آدم اين عيد رو جشن بگيرند اما عيد استکباری رو ميليارد آدم جشن می گيرند و اينکه جشنی آنقدر بزرگ باشه که خيلی ميليارد آدم آن رو جشن بگيرند خيلی هيجان داره نه؟ !
خيلی چيزها ديگر هست که به شدت در من با اينکه حواسم بود در من نفوذ نکنه اما در کمال شرمندگی نفوذ کرده که من الان نمیتوانم و روم هم نمیشه این جا بگم.
اصلا این ها رو واسه این گفتم که پر جان تشریف میارند این جا . الان دو روز من دارم فکر می کنم چه چیزی ایرانی دوست دارم برام بیاره . یک لیست بلند بالا از خوراکی های آستکباری سفارش دادم . حالا هرچی میگه خب از مغازه ایرانی چی می خواهی برات بیارم من می بینم هی چی نمی خوام. هی از من میپرسه یعنی هیچ چیز ایرانی نمی خواهی ؟! و من بازم فکر می کنم می بینم نه؟!دلم واسه هیچ چیز ایرانی تنگ نشده. یکبار دیگه فکر کردم و در کمال شرمنده گی به این نتیجه رسیدم من نه تنها دلم واسه هیچ چیز ایرانی تنگ نشده بلکه فقط یک غرب زده خائن هستم :ه ترکی رو بیشتر از چلو کباب دوست دارم. ببخشید دیگه من رفتم تا یک لنگه دمپایی نیومده بابا من که گفتم من غرب زده هستم!!
۱۰/۱۲/۱۳۸۳
من يک غرب زده هستم
ارسال شده توسط Tila در شنبه, دی ۱۲, ۱۳۸۳
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر