حالا که دخترم من را هم بازی داده بازی می کنم.
۱- علاقه داشتم مامان بابام رو دید بزنم هاهاها
۲- از یک وبلاگی بدم میاید یه وقتی های یکی لینک میدم بعد می بینم رسیدم به آن وبلاگ کذایی یه اه از ته دل می گم هاهاها
۳-یه زمانی آنقدر فقیر بودم که باید پول اتوبوس ام رو پس انذاز می کردم . حالا وقتی چیزی می خرم مخصوصا اگر گرون باشه این همش یادم میاید.
۴- سال اول دانشگاه بودم تو یه اختلاف بین دو نفر قرار بود نظر من تعیین کننده باشه .نظرم را با توجه با دوستی با یکی از طرفین داشتم گفتم از یاد آوریش همیشه از خودم خجالت می کشم.
۵- دلم میخواد کله این وبلاگ ها رو که تو این بازی هم در کمال احتیاط نوشتن مثلا من از پنیر بدم می یاد رو بکنم هاه
نفر بعدی هم پروانه هیچستانی دردونه مامان غزل مامان کیانا و رایانا و دختر مون رژینا
به پست های قبل هم یه نگاهی بندازید.
۱- علاقه داشتم مامان بابام رو دید بزنم هاهاها
۲- از یک وبلاگی بدم میاید یه وقتی های یکی لینک میدم بعد می بینم رسیدم به آن وبلاگ کذایی یه اه از ته دل می گم هاهاها
۳-یه زمانی آنقدر فقیر بودم که باید پول اتوبوس ام رو پس انذاز می کردم . حالا وقتی چیزی می خرم مخصوصا اگر گرون باشه این همش یادم میاید.
۴- سال اول دانشگاه بودم تو یه اختلاف بین دو نفر قرار بود نظر من تعیین کننده باشه .نظرم را با توجه با دوستی با یکی از طرفین داشتم گفتم از یاد آوریش همیشه از خودم خجالت می کشم.
۵- دلم میخواد کله این وبلاگ ها رو که تو این بازی هم در کمال احتیاط نوشتن مثلا من از پنیر بدم می یاد رو بکنم هاه
نفر بعدی هم پروانه هیچستانی دردونه مامان غزل مامان کیانا و رایانا و دختر مون رژینا
به پست های قبل هم یه نگاهی بندازید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر