چند ساعت دیگه سال 2006 تموم میشه و من هنوز گیج و متحیر سال قبلم. سالی که در حال تمام شدن هست برایم سال خیلی سختی بود . هنوز در ابتدا آن راه و هدفی هستم که باید بهش برسم. در سالی که گذشت من ۳ تا کشور عوض کردم و تا کمتر از یک ماه دیگه باز به کشور دیگری خواهم رفت. نمیدونم سال بعد در چند نقطه این زمین ساکن خواهم شد. کم کم دارم احساس می کنم کره زمین برام داره کوچک میشه.
با مادرم صحبت کردم ازش می پرسم از اعدام صدام خوشحال هستی . با ناراحتی میگه نه چرا باید خوشحال باشم!! من هم از اعدام صدام خوشحال نیستم. به عنوان کسی که از جنگ بین دو کشور دوست و برادر* خیلی ضربه خوردم فکر می کنم زندان با خفت در برایش حکم بهتر مناسب تری بود.
* کنایه به سخنان دولتمران ایران خصوصا جناب آقای دکتر مهاجرانی عنوانهای سابق و حالش رو دیگه نمی نویسم شما بهتر بلد هستید.
امیدوارم سال آینده سال بهتری برای همه باشد
با مادرم صحبت کردم ازش می پرسم از اعدام صدام خوشحال هستی . با ناراحتی میگه نه چرا باید خوشحال باشم!! من هم از اعدام صدام خوشحال نیستم. به عنوان کسی که از جنگ بین دو کشور دوست و برادر* خیلی ضربه خوردم فکر می کنم زندان با خفت در برایش حکم بهتر مناسب تری بود.
* کنایه به سخنان دولتمران ایران خصوصا جناب آقای دکتر مهاجرانی عنوانهای سابق و حالش رو دیگه نمی نویسم شما بهتر بلد هستید.
امیدوارم سال آینده سال بهتری برای همه باشد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر